کعب بن اشرف» شاعر بود و محمد رسول الله و اصحاب او را هجو میكرد و در شعر خود اهل قريش را عليه مسلمانان بر می انگيخت. بر اثر این مخالفتها بود که رسول الله گفت :
چه كسى شر کعب بن اشرف را از من دفع میكند كه مرا آزرده است. «محمد بن مسلمه» گفت: من از عهده او بر میآيم اى رسول الله ، و او را خواهم كشت. محمد فرمود: اين كار را بكن. مسلمه پس از طرح دوستی ریختن با کعب شب هنگام به با چند تن به درب خانه او رفت و هنگامی که کعب از منزل خارج شد با شمشیر به جان او افتادند.
محمد بن مسلمه گويد: ناگاه يادم آمد كه شمشير كوچك و باريكى دارم آن را بيرون كشيدم و بر سينهاش نهادم و تا زير نافش را دريدم.
سپس ، سرش را بريدند و همراه خود برداشته و شتابان فرار کردند اتفاقا محمد رسول الله هم آن شب بیدار بود ، چون صداى تكبير ايشان را شنيد، تكبير گفت و دانست كه او را كشته اند. آنها خود را به مسجد رساندند و ديدند كه محمد كنار در مسجد ايستاده است، حضرت فرمود: «چهره هاى شما شاد باد.» گفتند: «و چهره تو اى رسول خدا، و سر او را برابر پيامبر انداختند. حضرت الله را براى قتل او ستايش كرد».
الواقدي، ج1ص۱۸۴و ابن كثير،، ج4ص.۵
و ترور انسانها برای نقد اسلام همچنان ادامه دارد!
تصویر زیر مربوط به فرزند حمید حاجی زاده، شاعر و معلم کرمانی، کودک 9 ساله ای که نیمه شب 31 شهریور77 همزمان و به همراه پدرش با ضربات چاقو توسط پیروان اسلام ناب محمّدی در حکومت اسلامی به قتل رسیدند.
ksepitman 